
بیا با من بازی کن. نمیدانی چه قدر دلم گرفته
نمیتوانم بات بازی کنم. هنوز اهلیم نکردهاند آخر
اهلی کردن یعنی چه؟
یک چیزی است که پاک فراموش شده. معنیش ایجاد علاقه کردن است
ایجاد علاقه کردن؟
معلوم است. تو الان واسه من یک پسر بچهای مثل صد هزار پسر بچهی دیگر. نه من
هیچ احتیاجی به تو دارم نه تو هیچ احتیاجی به من. من هم واسه تو یک روباهم مثل
صد هزار روباه دیگر. اما اگر منو اهلی کردی هر دوتامان به هم احتیاج پیدا میکنیم. تو
واسه من میان همهی عالم موجود یگانهای میشوی من واسه تو
کمکم دارد دستگیرم میشود. یک گلی هست که گمانم مرا اهلی کرده باشد
